- بلا وصول
- دریافت نشده سوخت شده آنچه که وصول نشود چیزی که دریافت نگردد: (طلب او بلا وصول مانده)
معنی بلا وصول - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ادریافت بی دریافت
بدون تصور بی اندیشه
بی فاصله بلا فاصله: (فرزند بلافصل) (فرزند مستقم وی) جانشین بلافصل (جانشین بدون واسطه)
Principled
принципиальный
prinzipientreu
принциповий
zasadniczy
com princípios
principiale
con principios
de principes
principieel
หลักการ
berprinsip
مبدئيٌّ
सिद्धांतयुक्त
עקרוני
prensipli
na kanuni
নীতিগত
اصولی
آنچه (مخصوصا واومی) که وصول نشود
آنچه وصول نشود